loading...

سـطرهای صاف و ساده

بازدید : 403
سه شنبه 29 ارديبهشت 1399 زمان : 16:21

صبر بر خشم... چه سخت و جانکاه! موقعی که خواهر کوچکتر مدام غُر میزند و شاید هم حق دارد، سرخ می‌شوم اما نباید چیزی بگویم. موقعی که باید بیشتر اتاق را به او بدهم و حتی قفسه‌ی کتابهای مدرسه‌ام را در بیرون بچینم، باید صبر کنم و چیزی نگویم. موقعی که از بعضی حرفها، خون در چشمانم می‌دود، باید صبر کنم و چیزی نگویم. موقعی که خشمگین می‌شوم و دلم می‌خواهد که دستانم را رها کنم تا بزنند همه چیز را خُرد و خاکشیر کنند، باید صبر کنم و کاری نکنم. موقعی که... باید... . اصلاً خدایا! به من، این بنده‌ی کم‌صبرت، دو تا صبر بده: یک صبر برای زندگی و یک صبر برای ادامه‌ی صبر!

آخرین آمادگی برای ظهور ، اصلاح مدیریت در خانواده و جامعه (یازده جلسه)
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 16
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 26
  • بازدید کننده امروز : 27
  • باردید دیروز : 990
  • بازدید کننده دیروز : 991
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2766
  • بازدید ماه : 2862
  • بازدید سال : 6918
  • بازدید کلی : 23644
  • کدهای اختصاصی